English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9198 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He has suffered a great deal at the hands of his wife . U از دست زنش خیلی کشیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drawls U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawl U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
rattling U خیلی تند خیلی خوب
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
drew U کشیده شد
leptosome U کشیده تن
posttensioning U پس کشیده
tenses U کشیده
tenser U کشیده
tensed U کشیده
long U کشیده
long- U کشیده
longed U کشیده
leptokurtic U کشیده
longest U کشیده
tense U کشیده
deep drawn U از ته دل کشیده
ectomorph U کشیده تن
longer U کشیده
longs U کشیده
oblonated U کشیده
drawn U کشیده
oblongated U کشیده
tensing U کشیده
indrawn U تو کشیده
drawlingly U کشیده
tensest U کشیده
threaded U نخ کشیده
emergency U خیلی خیلی فوری
emergencies U خیلی خیلی فوری
pinxit U کشیده است
couchant U دراز کشیده
at full length U دراز کشیده
threaded U بند کشیده
chock-a-block U کاملا کشیده
prolate U کشیده شده
leptomorph U کشیده ریخت
indrawn U بداخل کشیده
low angle fire U تیر کشیده
long robe U صورت کشیده
low angle U مسیر کشیده
deep fetched U از ته دل کشیده شده
elongating U کشیده کردن
chock-a-block U بالا کشیده
dragged U کشیده شدن
elongates U کشیده کردن
in tow <idiom> U کشیده شده
drag U کشیده شدن
tractile U کشیده شدنی
ectomorphic type U سنخ کشیده تن
ectomorphy U کشیده تنی
intractile U کشیده نشدنی
elongate U کشیده کردن
vellum paper U کاغذمهره کشیده
flat fire U تیر کشیده
flat trajectory U خط سیر کشیده
flare U زبانه کشیده
drags U کشیده شدن
deer neck U گردن کشیده
extensive U بسیط کشیده
drawable U کشیده شدنی
sap U شیره کشیده از
sapped U شیره کشیده از
saps U شیره کشیده از
tensive U کشیده شدنی
linear U باریک کشیده
touse U کشیده شدن
deprived U محرومیت کشیده
flares U زبانه کشیده
chants U اهنگ ساده و کشیده
oblongs U دوک مانند کشیده
chant U اهنگ ساده و کشیده
underdraw U کشیده نشدن زه تا اخر
draw U کشیده شدن عهده
pulled muscle U عضله کشیده شده
draws U کشیده شدن عهده
chanted U اهنگ ساده و کشیده
satined paper U گاغذ مهره کشیده
oblong U دوک مانند کشیده
hell bent U به بیراهه کشیده شده
chanting U اهنگ ساده و کشیده
hell-bent U به بیراهه کشیده شده
taut U محکم کشیدن کشیده
if you please U بیزحمت زحمت کشیده
drawn on U کشیده شدن عهده
lanternjaws U صورت لاغر و کشیده
extendible U کشیده شدنی امتدادپذیر
deep fetched U از ته سینه کشیده شده
pencilled U با مداد کشیده شده
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
opens U وضع زه هنگام کشیده شدن
opened U وضع زه هنگام کشیده شدن
hard drawn copper wire U سیم مسی کشیده شده
open U وضع زه هنگام کشیده شدن
prone float U روی شکم با دستهای کشیده
wired U سیم کشیده مفتول دار
conduct U اداره کردن کشیده شدن
conducted U اداره کردن کشیده شدن
conducting U اداره کردن کشیده شدن
conducts U اداره کردن کشیده شدن
flat trajectory U سهم تیرکشیده مسیر کشیده گلوله
come home U کشیده شدن لنگر به طرف ناو
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
infill U نقاط کشیده شده روی نقشه
to be at full stretch U تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
in perspective U کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
he is at the end of his tether U چنته اش خالی شده یا قوایش ته کشیده است
dragged U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drags U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drag U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
She has long and shapely legs . U ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
capriole U پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
hauls U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauling U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauled U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
haul U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
stillage U چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
jinrikisha U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
extending U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extend U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
i thanked him for his trouble U برای زحمتی که کشیده بود ازاو سپاس گزاری کردم
extends U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
dragrope U طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
shoot the duck U حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
autoscore U در پردازش کلمه دستورالعملی است که باعث میشود تا زیر متن خط کشیده شود
y scale U در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
paleozoic U وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
to walk the chalk U بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
x scale U در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
bar automatic U میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
nap side U خواب فرش [با انجام عمل پرداخت الیاف از قسمت گره بصورت راست و کشیده درآمده و ظاهر حقیقی فرش را بوجود می آورند.]
karadja medallion U ترنج کرجی [این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
routh U خیلی
far and away U خیلی
very U خیلی
many U خیلی
highly U خیلی
dumpiness U خیلی
copious U خیلی
for long U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
very little U خیلی کم
abysmal <adj.> U خیلی بد
villainous U خیلی بد
ten U خیلی
damn U خیلی
to a large extent U خیلی
dammit U خیلی
not a few U خیلی ها
graphic U نوشته شده کشیده شده
great <adj.> U خیلی خوب
awesome <adj.> U خیلی خوب
cool <adj.> U خیلی خوب
many people U خیلی اشخاص
many persons U خیلی اشخاص
many people U خیلی از مردم
lower most U خیلی پست تر
wicked <adj.> U خیلی خوب
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
lily white U خیلی سفید
level best U خیلی خوب
level best U خیلی عالی
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
many times <adv.> U خیلی از اوقات
often <adv.> U خیلی از اوقات
in no time U خیلی زود
immensurable U خیلی قدیم
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
iam in bad U خیلی محتاجم
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
it is very easily done U خیلی به اسانی
really wicked U خیلی محشر
really sick U خیلی محشر
Many thanks! U خیلی ممنون!
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
much was said U خیلی حرفهازده شد
very light U خیلی سبک
Recent search history Forum search
1It could have been a lot worse.
1argan
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1usually i moved much faster_ask the other girls that i'd been out with.
1we drove to visit my parents in Ipswich.
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1Wishing you a day that is as special in every way as you are. A very happy birthday to you!
1like a beautifully wrought setting
1دراز کشیده ب شکم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com